Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
 } //-->

نمایشگر آمار آلکسا

يكي از بهترين وبلاگ ها 




















يكي از بهترين وبلاگ ها

سلام خدمت همه ي باز ديد كنندگان لطفا نظر خودرا در مورد سايت بگوييد

اميد وارم  از وبلاگ خوشتان امده باشد.

لطفا در وبلاگ عضوشويد.

نظرات را در مورد وبلاگ بگوييد.

                 باتشكر مديروبلاگ

نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1398برچسب:,ساعت 19:13 توسط سجاد صائميان|

با سلام وسپاس فراوان خدمت همه ي بازديد كنندگان اين وبلاگ.

لطفا به همه ي قسمت هاي سايت سر بزنيد.

در قسمت آرشيو موضوعي مطالب وجود دارد.

              با تشكر مدير وبلاگ

نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد 1398برچسب:,ساعت 13:3 توسط سجاد صائميان|

♫♫♫

نمیتونم باور کنم که یار من نباشی

نمیتونم باور کنم از دل من جداشی

 

از اون روزی که من تورو دیدم دل به تو دادم

وقتی نباشی دلم میگیره بیقرارم

بی تو تنها میشم اگه بری اگه نباشی

تویی تنها امید قلب من نری جداشی

خدا رو شاهد میگیرم دوست دارم همین و بس

قسم به عشق پاکمون تو عشقمی تو همنفس

♫♫♫

نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:36 توسط سجاد صائميان|

♫♫♫

دوباره تو پیش منی

یه لحظه چشماتو ببند

دوست دارم عاشقتم برای من بازم بخند

 

وقتی که تو می خندی گلم دنیای من قشنگ میشه

وقتی تو پیشم نباشی دلم هزار تا تنگ میشه

تو که جون منی توکه عمر منی نری نری ازم دل بکنی

شدی مثل نفس توی دنیای من

تند تند توی قلب من میزنی

♫♫♫

نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:35 توسط سجاد صائميان|

♫♫♫
 
میبینی حالا شبیه من دورو ور تو پر خب

فقط منه احمقم که شبا تا خود صبحدارم زجه میزنم با استرس کارید

لمو خوش کردم فقط به یک اس ام اس خالی

یادش بخیر چه خاطراتی با من تو داشتی

ته همه چیو دیدم وقتی قالم گذاشتی

من به خیال خودم گفتم از این نمی خورم

گفتم آخرین نفره دیگه زمین نمی خورم

ولی خدایی تو ببین به چه روزی افتادم

صبح تا شب منتظر یه دونه میس کالم

که به خاطرت قید هرچی طرفدار زدم

یه جوری حرف میزد انگاری طلب داره ازم

اینقد بهونه میگرفت تا به جدایی میرسید

میگفت مجاز نیستی به جایی نمیرسی

باشه هرچی تو بگی ماکه عددی نبودیم

شاید مشکل اینجاست آدم عوضی نبودیم

با تو یه ثانیه برام انگار یه عمر دیگه بود       وقتی رسیدی عشق تو از سر من پریده بود

آهای غریبه با توام نفهمیدی چی کشیدم       یه یادگاری از تو بود به هرچی که میرسیدم

گفته بودی که عشقمو پای هوس نمیبری        گفتی تو آغوش کسی نفس نفس نمیزنی

اما صدای نعره هات به گوش آسمون رسید      با لحن تیز خنده هاش رو رگ آبروم کشید

هی دلت خیلی واسه خاطرم میسوزه

ولی مزاحم الان همون آدم دیروزه

میگفت از وقتی اومدی طعم خوشی رو چشیدم

تو که میشناسی منو بد کسیو نمیگم

یادته شبا میگفتی پیشم بودی کاش

حالا بوی اونو میدی همین دیشب بودی باش

هیچ تقصیر تو نیست از بخت بد منه

که تو آغوش یکی دیگه دست و پا میزنی

چجوری دلت اومد لعنتی حرفی بزن پس

تو نیستی ببینی چقد روزا کشندست

با زخم زبوناش منو شکنجه میداد

گفتی خونوادم میگن اصلا بهم نمیاین

با لحن خنده همیشه حرفاتو میزدی

خوشحالم با یاد من دیگه از خواب نمیپری

دیگه نمیپرسه کجایی و کی میرسی خونه

ازین حرفا گذشته این ته قصه مونه


گفته بودی که عشقمو پای هوس نمیبری        گفتی تو آغوش کسی نفس نفس نمیزنی

اما صدای نعره هات به گوش آسمون رسید      با لحن تیز خنده هاش رو رگ آبروم کشید

آآآ……ای

نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:30 توسط سجاد صائميان|

زدم تو خط بی کسی خورده به تکرار دلم

میخوام غم نبود تو به تیغ انکار بدم

 

صدام به گوشت نرسید وقتی به پات افتاده بود

هنوز رفته بود دلت پیاده راه افتاده بود

پیاده راه افتاده بود …

عجب شبای نحسیه دلخوشی سیری چند شده

یه خورده عاشقی با یه طعم اسیری چند شده

وقتی غرور من شکست عین خیالشم نبود

دلش یه جای دیگه بود رفت و کنار من نموند

رفت و کنار من نموند …

با اینکه رفتی خیلی وقته بد تو نمیگم

با اونکه رفتی هیچ وقت مثل تو نمیشم

من بعد تو نمیرم همون جاهایی که با هم کلی خاطره داشتیم

من احساسی که دارم فقط همینه این روزا

چقد کشندست هوای زمین تو این روزا

با اینکه رفتی اینجا هنوز یاد تو زندست

با اینکه رفتی یه نفر به عشق تو تشنست

گفتم خودتو عشق است اینجا هوای ما بدون تو غریب کشیه

گفتی پیدا نیکنم چون شبیه تو دیگه

حالا اونا کین چقد شبیه من پره

دورو اطرافتو ببین اونم شبیه من شده

عجیبه تو این رابطه بگو نقشم چی بود

همه آدمای دورو وروم رفتن چه زود

داری انتفام اون یکیو ازم میگیری

من شکستم تو جوونی از درد پیری

اون روز و میبینم تو هم به پای اون پیر میشی

از آسمون حرفی نزن اینبار زمین گیر میشی

ببین بازم بغض صدام تو سینه جا خوش میکنه

تموم لحظه هام داره به اون روزا پشت میکنه

توهرچند که میری ولی سخته گفتنش

عشق قدیمیه تورو تو یه هفته کشتمش

دیگه مخم نمیکشه شاید رد کرده باشه

حال خرابمم عواقبپس لرزه هاشه

من از هرچی باشه فقط خوبشو گفتم

گفتی عاشقیو خط بکش دورشو لطفا

باشه اینبار تویی داری تصمیم میگیری

ولی بدون بارفتنت بی تقصیر نمیشی

عجب شبای نحسیه دلخوشی سیری چند شده

نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:29 توسط سجاد صائميان|

♫♫♫

ترسم از این بود که بری آخرشم تو رفتی

خودت نمیدونی ولی بدجوری دل شکستی

 

ترسم از این بود که بگی یه عشق تازه میخوای

عجیب واسه هرزگیت بازم اجازه میخوای

هرچی سرت اومد بدون نفرین این دل منه

با اینکه بد بودی باهاش نمی تونست دل بکنه

ترسیدم ازت بپرسم دوسم داری یه وقت بگی نه

ترسیدم بری و بازم یه عمری و به پات بشینم

ترسیدم نباشی و من با عکس تو آروم بگیرم

ترسیدم یه روز یه جایی بازم تو رو ببینم

من میترسیدم از روزایی که میان

من میجنگیدم با عقاید بیمار

من از سر سحر تا آخر شب

فقط فکر تو بودم پس با همه سرد شده بودم و

یه جورایی انگار طلب دارم

وقتی دیدم اطرافیانتم هوس بازن

وقتی دیدم دورو ور توام شلوغ تر شد

روزای آخر رابطه مون با دروغ سر شد

همیشه باختم از قصد تا تو به هدف بزنی

چیه میخوای جیب خالیمو تو سرم بزنی

یادته اس ام اسات میومد اشتباه هر شب

آره بدت نذاشت بخوام با اجتماع گرم شم

من اشتباه کردم باهات یه رنگ موندم

همون تیر ماهی مغرور که به سنگ خوردم

گفتی بجنگ چون من راحت بدست نمیام

گفتم ببین عشق تورو واسه یه شب نمیخوام

من به بچه گیام خیلی حسادت می کنم

یا اونوقت حرفی نبود از اونا که خیانت میکنن

همه چی روبه راه بود دنیای آدم آهنیا

مثه دونکی شو میخواستم با همه بدیا

یه جلا پیکار کنم وقتی روحم آلوده شد

حتی دنیای ساده ی کودکیمم وارونه شد

ترسیدم ازت بپرسم دوسم داری یه وقت بگی نه

ترسیدم بری و بازم یه عمری و به پات بشینم

ترسیدم نباشی و من با عکس تو آروم بگیرم

ترسیدم یه روز یه جایی بازم تو رو ببینم

یه جور حس پوچی دورو ورمو میگرفت

وقتی عقربه ی ساعتم همش میگه هی

کنار اون روزا رو تلف کردی

دنیای کثیف اون باعث شد بی هدف تر شی

من ازت هرچی دیدم گذشتم ولی

تو هم سعی کن تو خاطرات گذشته نری

تو به هرچی زدی تا که به من برسی

فکرشو نمیکردم که تو هم یه ضربه بشی

من ترسم از این بود تو هم بری که رفتی

چشاتو باز کن احمق آخه دل به چی بستی

به آهن سرد عاشق چی اون شدی

باشه کنار اون خوشیا تو بیمه کن چون این

زیاد موندگار نیست فقط مهمونی چند وقت

عمری و به خاطر کی خودمو زندونی کردم ها

واسه تویی که به پول فروختیم

همیشه آخرشو ببین این تویی که سوختی

نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:27 توسط سجاد صائميان|

♫♫♫

♫♫♫

تو از احساس من دوری

سرا پا غرق تشویشم

نفهمدی چکار کردی

نگفتی عاشقت میشم

سکوتم از نبود تو

کجا رفتی که فریادم

به پای رفتنت جاموند

به غصه بال و پر دادم

♫♫♫

هنوزم با همه خوبی

هنوزم غرق احساسی

یه روز میاد که دنیاتو

به پای عشق می بازی

از اون حرفای ناگفته

هنوزم زیر لب داری

زیادم کن تو این قصه

یه وقتایی رو که کم داری

♫♫♫

گفتم این روزای آخر بیا دستامو بگیر

با نبودنت جواب دادی یه گوشه ای بمیر

اگه این رسمشه برو با همونا بمون

بدون همین جوری نمیمونه روزگار زمون

مثل روزی که به شب میرسه

تو رسیدی به من

واست هر کاری کردم عوض یک نگاه

همه دورو بریا میگفتن رفیق رضا برو

بار صدم که رضا میگه دوست دارم تورو

من تورو نمیخواستم تو آرایش غلیظ

همچین کسایی رو دیدم تو لحظه های کثیف

با یه نگا به دست چپتت گفتی پیشم بمون

منو واسه خودم بخوا توی تنهاییام بخون

 

ازت چیزی نمیپرسم

یه نخ سیگار روشن کن

برو عهدی رو که بستم

با این دیوار محکم کن

همین دیوار تنهایی

که باز دردامو میفهمه

یه بغض خالی از گریه

توی این دنیای بی رحم

♫♫♫

♫♫♫

هنوزم فک می کنی که با کس دیگم

میخوام تو رو بپیچینوم کنار اونا بشینم

چه زود یاد رفت منو به پای تو یه سال

تنها بودی تو بودی دنبال یه وصال

با پسری که همه چی داشت

به جز عشقی که جلو چشای تو هیچی نداشت

حالا من بد بودم یا کسی که دیگه سیره

از تو و تورو واسه رابطه میخواد

حالا سر قبرت میبینم قاتلتو

یادته میگفتی که دیونته عاشق تو

پشت نگاه کن قبل خداحافظی

من کنار سیگارم مهم نیستش داری میری

 

تو از احساس من دوری

سرا پا غرق تشویشم

نفهمدی چکار کردی

نگفتی عاشقت میشم

سکوتم از نبود تو

کجا رفتی که فریادم

به پای رفتنت جاموند

به غصه بال و پر دادم

♫♫♫

هنوزم با همه خوبی

هنوزم غرق احساسی

یه روز میاد که دنیاتو

به پای عشق می بازی

از اون حرفای ناگفته

هنوزم زیر لب داری

زیادم کن تو این قصه

یه وقتایی رو که کم داری

 

ترانه سرا : بهزاد پکس

نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:26 توسط سجاد صائميان|

♫♫♫

اینقد چهرت پر احساس که دردامو می بره

حسی که من دارم به تو از یه عشق ساده بیشتره

 

اینقد زیباست لبخندت که اخمامو میشکنه

تن خاموشم اما مطمئنم که قلب تو روشنه

واسه یه بار بشین به پای حرفام

از ته قلبم تورومیخوام

وابستت شدم و به توکردم عادت دیونتم عشقم تو باید مال من باشی

♫♫♫

اینقد مهربونی که هیچکی نمیخواد از تو بگذره

حسی که من دارم به تو از یه عشق ساده بیشتره

اینقد دلنشین خیالت که هر لحظه ای با منه

تن زندم و نبضم فقط با وجود گرم تو میزنه

واسه یه بار بشین به پای حرفام

از ته قلبم تورومیخوام

وابستت شدم و به توکردم عادت دیونتم عشقم تو باید مال من باشی

♫♫♫

نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:24 توسط سجاد صائميان|

♫♫♫

دست دلم رو شد ولی چشم تو لجبازه

بازم داره پیش نگات دنیاشو میبازه

 

میبازه و میمیره و بازم دوست داره

میسوزه از عشق تو دست بر نمی داره

عاشــــــــــــق

نبودی و ندیدی و تو بی دردی

زوده بفهمی با دل تنهام چه ها کردی

♫♫♫بی توپر دردم تو این روزای دل مرده

نیستی ببینی قلب بی جونم ترک خورده

من با نگاه مهربون تو گره خوردم

وقتی شنیدیم رفتی از پیشم گلم مردم

عاشــــــــــــق

نبودی و ندیدی و تو بی دردی

زوده بفهمی با دل تنهام چه ها کردی

♫♫♫

نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:24 توسط سجاد صائميان|


آخرين مطالب
» <-PostTitle->

 Design By : Pichak